آتش برگ



بعد از واقعه عاشورا در سال ۶۱ ه‍.ق زمانی که هلال بن علی و برادرش عون در طائف بودند، خبر کشته شدن حسین بن علی و یارانش به آن‌ها رسید. آن‌ها پس چند روز سوگواری به سوی خراسان روانه شدند و پس از ورودشان در طوس اقامت گزیدند. حاکم وقت طوس قیس بن مره، در آن زمان به طائف و بطحا رفته بود و مغیره (پسر عمویش) را جانشین خود قرار داده بود. زمانی که مغیره از ورود هلال بن علی و برادرش و گرد آمدن شیعیان دور آن‌ها مطلع شد، قیس بن مره را از این جریان آگاه ساخت. او بلافاصله خود را به طوس رساند، لشکری مهیا ساخت و مغیره را به فرماندهی سپاهی دیگر نصب کرد و با آن دو و یارانشان به نبرد پرداخت. در این نبرد عون بن علی کشته شد.

شبانگاه، وقتی محمد هلال از کشته شدن برادرش مطلع شد با کثرت سپاه مقابل و کمی یارانش چاره در آن دید که شبانه طوس را ترک و به نقطه‌ای دیگر مهاجرت کند.

وی پس از چند شب و روز راهپیمایی و ماندن در مکان‌های مختلف به حوالی قم رسید و نام آن مکان را پرسید. کشاورزان در جواب گفتند:

ای جوان! امروز چند وقت است که در شهر قم مصیبت است؛ زیرا که خبر آمده که امام حسین را در کربلا شهید کردند و سر او را با سرهای شهدا به دمشق بردند، امروز در قم کسی نیست که به مصیبت گرفتار نباشد و دیگر خبر آمده که محمد اشعث با شش هزار نابکار به قم می‌آید و این مصیبت بدتر است که اهل قم همه شیعه‌اند و هرکس اسم علی را می‌برد، او را به قتل می‌رسانند.»

محمد هلال پس از شنیدن این خبر به کاشان عازم شد تا به احمدآباد کویر و پس از آن به نوش‌آباد رسید. در آنجا پیرمردی از وی پذیرایی کرد و سپس او به طرف آران و بیدگل حرکت نمود تا هنگام غروب بود که نزدیک حصاری رسید، و از کشاورزان نام محل را پرسید. گفتند:

این مزرعه را آرام دشت می‌خوانند.»

از میان آنان پیرمردی که بابایعقوب» نام داشت که ۲۰۰ سال عمر داشت و بارها به حضور محمد رسیده بود و پیرو علی بن ابی‌طالب بود، به وی خوش آمد گفت و از او پذیرایی کرد.محمد هلال در آن جا اقامت گزید و بارها به بابایعقوب گفت:

ای یعقوب! تا از طائف بیرون آمده‌ام، دلم آرام نگرفت در هیچ جا، تا بدین جا آمده‌ام دلم آرام گرفت و در این مدت از هیچ‌کس مهر و محبت ندیدم، تا این زمان از مهربانی تو دلم آرام گرفت.»

وی سه سال در آران و بیدگل بود و در آنجا به عبادت و وعظ و ارشاد دوستان و شیعیان مشغول بود. سرانجام محمد هلال در آخر ماه رمضان سال ۶۴ ه‍.ق درگذشت. بابایعقوب و فرزندانش، او را غسل و کفن نموده و پس از خواندن نماز میت، پیکرش را در امامزاده هلال بن علی که زیارتگاه اوست به خاک سپردند.

پس از سه روز بابایعقوب نیز فوت نموده و بنا به وصیتش نیمی از املاکش را وقف محمد هلال کردند و پیکرش را در پایین قبر هلال بن علی به خاک سپردند.

 

هدیه به محضر آن حضرت یک صلوات بفرست.

 

 

محمدرضا آتش برگ


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها